به گزارش عرصه، مدتی است که بحث چاپ، انتشار و فروش غیرقانونی کتاب و قاچاق کتابهای پرفروش در بین برخی از اهالی نشر و مسئولان فرهنگی از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون فرهنگی این وزارتخانه در جریان است؛ تا جاییکه صالحی امیری وزیر ارشاد از رایزنی با نیروی انتظامی و قوه قضاییه برای جلوگیری از این موضوع سخن گفت.
اما در این زمینه غلامحسین سالمی مترجم و از فعالان حوزه نشر با بیان اینکه این مسئله قابل پیگیری نیست، به عرصه گفت: من هر روز در خیابان انقلاب و روبهروی دانشگاه کتاب خودم را میبینم که غیرقانونی بهفروش میرسد. الان من باید به چه کسی مراجعه کنم و یقه چه کسی را بگیرم؟
او درباره دلیل انتشار غیرقانونی کتابها گفت: دلیل این مسئله روشن است و خود مسئولان هم میدانند. کتاب وقتی چاپ نمیشود و اجازه چاپ پیدا نمیکند و یا پرفروش میشود، عدهای آن را غیرقانونی چاپ و منتشر میکنند.
سالمی افزود: گمان نمیکنم افرادی که این کار را انجام میدهند خود ناشر باشند چون معتقدم هر ناشری هرچقدر هم که خائن و نامرد باشد چنین کاری نمیکند.
او در ادامه متذکر شد: مسئله فروش غیرقانونی کتابها از دیرباز وجود داشته است. این مسئله از زمانی بهوجود آمد که انتشار کتاب با مشکل ممیزی روبهرو شد. حالا هم اگر من بروم و در خیابان جیغ بزنم از دست کسی کاری ساخته نیست. تنها راهکار این است که ممیزی وجود نداشته باشد. همه دعواها هم سر این قضیه بوده است.
این مترجم گفت: امید من برای رفع انتشار غیرقانونی کتاب و قاچاق آثار صفر است. امیدی ندارم. تنها زمانی امکان چاپ غیرقانونی کتاب کم میشود که ارشاد به درستی جلو این قضایا بایستد و ممیزی را بردارد.
او در ادامه اظهار کرد: معتقدم در حال حاضر دو شغل راحت در کشور وجود دارد؛ یکی انتشار کتاب بدون مجوز و دیگری مسافرکشی. هر کسی با خرید یک اتومبیل میتواند روی زمین هر چقدر دلش میخواهد کرایه میگیرد و دیگری زیر زمین بدون هیچ مشکلی کتاب چاپ میکند.
او سپس درباره برخورد درست با قانونگریزان اظهار کرد: زمانی کتابی را که مربوط به بخش ورزشی کتابهای گینس بود، ترجمه کردم اما وقتی کتاب منتشر شد اسم دیگری را بر روی کتاب به عنوان مترجم گذاشته بودند. به ارشاد رفتم، قراردادم را هم به آنها ارائه دادم و تقاضای غرامت کردم. تقاضای یک ریال غرامت! ناشر محکوم شد و من گفتم این ناشر باید بابت این کار به من یک ریال غرامت بدهد و سه بار هم در سه نشریه بنویسد که این کتاب ترجمه من است. با این کار نشان دادم که آن ناشر ارزشش به اندازه همان یک ریال است و با همین کار پرونده این ناشر بسته شد.
–