چگونه فتنه علیه نظام جمهوری اسلامی پدید می آید؟


نشریه خط حزب الله در گزارشی تحت عنوان «چگونه فتنه پدید می آید؟» به تشریح علل آلودگی خواص و جریانات سیاسی به مرضِ فتنه‌گری و روحیه عدم تمکین در مقابل قانون پرداخته است.

به گزارش عرصه به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، شصت و دومین شماره هفته‌نامه‌ خبری – تبیینی خط‌ حزب‌الله با گزارشی از چگونگی پدید آمدن فتنه و همچنین هدیه رهبرانقلاب به بانوی تکواندوکار منتشر شد.

در سخن هفته این نشریه خبری – تبیینی آمده است:

«تکیه گاه دشمن» شدند… 

بعد از انتخابات سال ۸۸  عده ای از خواص و جریانات سیاسی با فتنه انگیزی، برای ملت و کشور مشکلات و خسارات سنگینی ایجاد کردند: «اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروه‌های مردم به جان هم می‌افتادند، میدانید چه اتفاقی می‌افتاد؟… کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند. ۶/۵/۹۲»  «گناه بزرگِ» فتنه گران این بود که با اقدامات خود «دشمن» را برای ضربه به مردم و نظام اسلامی امیدوار کردند: «[دشمن] با کارهای اینها امیدوار شد… اینها ایجاد فتنه کردند؛ لذا دشمن که از حرکت عظیم مردم مأیوس میشد، امیدوار شد که بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند. ۸/۱۰/۸۹»

اما چه عللی باعث شد عدهای در داخل به «پایگاه دشمن» تبدیل شده و دامن شان به لکه ی ننگ فتنه گری علیه حکومت اسلامی آلوده شود؟ پاسخ به این سوال از این جهت اهمیت دارد که خواص و سیاستمداران نیز در معرض آزمایش هایی این چنینی قرار دارند. چنانچه عواملِ «فتنه ساز» در افراد و جریانات سیاسی به وجود آید خطر «تکرارِ فتنه گری» نیز وجود خواهد داشت.  در تبیین این عوامل می توان مواردی را برشمرد:

۱.  از بین رفتن تقوای جمعی و غلبه هوا و هوس

تقوای جمعی به معنای این است که «جمعها» مراقب خودشان باشند. متاسفانه در سال ۸۸ جریانی سیاسی به علت فقدان تقوای جمعی به تکیه گاه و «پایگاه دشمن» تبدیل شد: «در میانشان آدمهائی بودند که تقوای فردی هم داشتند، اما نداشتن تقوای جمعی، کار آنها را به جائی رساند که فتنهگرِ ضد امام حسین و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند! آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهندهی ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند. ۸/۳/۹۰»

  ۲. جاه طلبی و تشنه قدرت بودن

قدرت طلبی آفتی است که همواره در کَمین اهالی سیاست است. آفتی که در سال ۸۸ عده ای را به طُغیان علیه نظام اسلامی کشاند: «فتنهگرانی پیدا میشوند که برای جاهطلبی خودشان، برای دست یافتن به قدرت، برای رسیدن به اهدافی که به صورت آرزو در وجود خودشان متراکم و انباشته کردند، حاضر میشوند به مصلحت یک کشور، به حقانیت یک راه پشت کنند و لگد بزنند؛ کاری میکنند که سردمداران غربی و دشمنان درجهی یک ملت ایران به هیجان میآیند و سر شوق میآیند و از آنها حمایت میکنند. ۴/۹/۸۹»

۳. مرزبندی نکردن شفاف با دشمن

وقتی مرزهای اعتقادی و سیاسی با دشمنان کمرنگ می شود عملا زمینه ی حضور و نقش آفرینی دشمن در معادلات سیاسی کشور فراهم می شود. اتفاقی که در سال ۸۸ رُخ داد: «من بارها به بعضی از افراد سیاسی که فعالیتهائی دارند و گاهی یک مخالفخوانیهائی میکنند، تذکر دادهام، نصیحت کردهام؛ گفتهام مواظب باشید مرزهای میان شما و دشمن کمرنگ نشود؛ پاک نشود. مرز وقتی کمرنگ شد، احتمال اینکه کسانی از این مرز عبور کنند یا دشمن از این مرز عبور کند و بیاید این طرف یا دوست و خودی غافل شود و از مرز عبور کند و برود به دامن دشمن، زیاد خواهد بود. ۱۹/۱۰/۸۶»

۴- تمکین نکردن در مقابل قانون و رأی مردم

یکی دیگر از علل آلودگی خواص و جریانات سیاسی به مرضِ فتنهگری روحیه عدم تمکین در مقابل قانون است: «حوادثی که در سال ۸۸ پیش آمد همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ممکن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. ۱/۱/۹۲»

باید حواسمان را جمع کنیم

فتنه ۸۸ علی رغم همه ی خسارت هایش حاوی درس هایی برای مردم و خواص بود. مهم این است که با درس گرفتن از این حادثه همواره خطرِ «دشمنُ کمین کرده» را ببینیم و اجازه ی بازتولید فتنه را ندهیم: «باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنهی سال ۸۸ هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. ۲۵/۶/۸۹» 



دیدگاهها بسته شده است.