به گزارش عرصه، “پونه ندایی “شعری را با نام “روزی که مَردها گریستند” در اختیار عرصه قرار داد:
«کلمهها از آتش که بگذرند شعلهور میشوند
کلمهها زیر آوار بمانند شعر میشوند
کلمهها از این دفتر بیرون بزنند خاکستر میشوند
در خودمان نشسته باشیم
یا در تماشاگاه ایستاده باشیم
باز دنیا به سوختن ادامه میدهد
ما در خودمان نشسته بودیم
روزی که مَردها گریستند…»
همچنین محمد طباطبایی نیز برای این حادثه غمانگیز سروده است:
«آتش
همه چیز را سوزاند
لباسها
اسکناسها
و حتی انسانها
آتش
همه را سوزاند
عشق اما
نه
شعلهور شد
حالا آتشنشانها
کلمهها را که در حرفها ناگفته ماندند
بغضها را که فرو خورده شدند
و مردها را که پا پس نکشیدند
ایستاده
از زیر آوار بیرون میآورند»
–