با اسماعیل حاتمی‎کیا درباره ابراهیم حاتمی‌کیا

به گزارش عرصه، تارنمای شبکه آی فیلم در ادامه نوشت: «اسماعیل حاتمی‎کیا اما نمی‎خواهد آقازاده سینما باشد. او اگر چه علاقه به هنر را از پدر به ارث برده اما مسیری متفاوت از ابراهیم حاتمی‎کیا را برای خود ترسیم کرده است. به قول خودش آدمی «تکنیکاله» است! دنیای او دنیای تکنولوژی و فنون مختلف است. فیلم ساختن مسئله‎اش نیست و آن را به اهلش سپرده. اسماعیل به پشت صحنه بیشتر علاقه  دارد. حالا اسم او نه با فیلم ساختن و نام بزرگ پدر که با تولید یک کار هنری جدید بر سر زبان‎ها افتاده: «آرت بوک» (Artbook) مجموعه‎ای که برای اولین بار در ایران تولید شده است. اسماعیل حاتمی‎کیا در گفت‎وگو با آی فیلم از تجربه جدیدش با ما سخن می‎گوید؛ تجربه‎ای سخت اما ماندگار.

گزیده‌ای از این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانیم:

– «آرت بوک» در تعریف لغوی به معنای «کتاب هنری» است و شاید واژه غریبی در فرهنگ ما باشد اما در حقیقت باید این گونه بگویم که آنچه در آرت بوک اهمیت دارد، مجموعه‎ای از تصویر و گرافیک است.

– در سینمای ایران مجموعه‎های مختلفی داشتیم به نام «فیلم‎ نگاره».  در این مجموعه‎ها، فیلمنامه کار به صورت کامل شرح و تصاویری از پشت صحنه فیلم گنجانده می‎شود. در «فیلم نگاره‎ها» بار اصلی به عهده تکست یا همان نوشتار است اما «آرت بوک» پدیده‎ای کاملا متفاوت است که معمولا در مورد پروژه‎هایی تهیه می‎شود که به اصطلاح سینمایی‎ها «بیگ پروداکشن» (پروژه سینمایی عظیم) هستند.

– وقتی شما آرت بوک را ورق می‎زنید، قرار است ساختار گرافیکی با شما صحبت کند نه متن کتاب. البته گاهی مثلا ۷۰ درصد آرت بوک تصویر و بقیه موارد از متن تشکل شده است؛ گاهی هم آرت بوک شامل پنجاه درصد تصاویر و پنجاه درصد متن اصلی کتاب است.

– روال صحیح این بود که در زمان اکران فیلم «بادیگارد» آرت بوک فیلم هم تهیه می‎شد.

– ایده این کتاب هنگام اکران «بادیگارد» به ذهنم رسید و به پدرم پیشنهاد کردم.

– «بادیگارد» به لحاظ پروداکشن در سینمای ایران مثال‎زدنی است و شامل جلوه‎های ویژه میدانی و بصری کاملی است. ما دوست داشتیم این اطلاعات را  با علاقمندان سینما تقسیم کنیم.

– هدف من این بود که همه بخش‌های مهم فیلم مثل بدلکاری و ویژوال افکت‎ها (جلوه‎های ویژه) در این کتاب مطرح شود و نمی‎خواستم صرفاً به نوشته و متن بسنده کنم. سخت بود که برای تمام لحظات فیلم بتوانیم تصاویر مرتبط پیدا کنیم. الان که فکر می‎کنم می‌بینم تصمیم سخت و کار دشواری بود.

– به لحاظ متن و گرافیک می‎توان (با نمونه‌های جهانی) دست به مقایسه زد اما به هر حال صنعت چاپ در کشورهای دیگر بسیار پیشرفته است؛ در حالی که ما برای چاپ با مشکلات عدیده‎ای دست و پنجه نرم می‎کنیم.

– قبل از شروع پروژه، در شهر کتاب با نمونه‎ای برخورد کردم. آرت بوکی که برای فیلم اودیسه ۲۰۰۰ که نزدیک به دو دهه قبل ساخته شده گردآوری شده بود. برای من بسیار جالب بود که چه تیم بزرگی برای این کار دور هم جمع شدند. حتی ناسا هم برای تهیه این کتاب همکاری کرد. در سینمای خودمان از این دست موارد نداریم. وقتی فیلمی اکران شد پرونده‎اش هم بسته می‎شود و تنها چیزی که باقی می‎ماند، تعدادی عکس است.

– فیلمساز باید در مورد چیزی که به تصویر کشیده می‎شود دغدغه داشته باشد. تا دغدغه شکل نگیرد فیلم‎سازی مفهومی ندارد. تا زمانی که حرفی برای گفتن در سینما ندارم به فیلم‎سازی فکر نمی‎کنم اما شاید سال‎ها بعد حرف‎هایی داشته باشم که بخواهم در سینما بیان کنم.

– هر کاری کنی باز بحث ربط دادن به خانواده مطرح است و من نمی‎توانم نفی کنم اما من آدم تکنیکاله هستم. به امور فنی بسیار علاقمندم. البته علاقه به هنر را از پدر به ارث برده‎ام.

– ماندگاری در عالم هنر بسیار سخت است. دلیل سخت بودنش این است که اگر توانایی نداشته باشی، هر چه قدر هم حمایت شوی از جایی به بعد لو می‎روی.

– هنر باید در ذات تو باشد. من برای اثبات خودم تلاش می‎کنم، اما نام ابراهیم حاتمی‎کیا بزرگ است و برای این که از زیر سایه او خارج شوم باید مرارت‎های زیادی را به جان بخرم.

– از فیلم‎های پدرم «به رنگ ارغوان»، «آژانس شیشه‎ای» و فیلم «چ» و در مورد سایر فیلم‎های سینما به نظرم فیلم «محمد رسول‌الله» مجید مجیدی می‎توانست مثل یک دایرالمعارف از آرت بوک قوی برخوردار باشد و چه حیف که ندارد.



دیدگاهها بسته شده است.