«جبهه مردمی نیروهای انقلاب»، آغازی برای یک پایان


حرکت اخیر انقلابیون را باید آغازی برای یک «پایان» نام نهاد. پایان دولتی که اگرچه شعارش تدبیر بود و نمادش کلید، اما آنچه در این سال ها از اعتدالیون دیده شد، همه چیز بود الا تدبیر و کیاست.

عرصه، گروه سیاست_محمد مهدی رحیمی: در شرایطی که فضای سیاسی کشور رفته رفته رنگ و بوی انتخاباتی به خود می گیرد، احزاب و فعالان سیاسی هم فعال تر شده و جدی تر از گذشته وارد عرصه سیاسی شده اند. به تازگی هم «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» اعلام موجودیت کرده و طیف وسیعی از فعالان سیاسی، فرهنگی، ورزشی و دیگر اقشار نیز از این جبهه حمایت به عمل آورده اند، محمد مهدی رحیمی در یادداشتی به ضرورت خاتمه دادن به دولت روحانی بعنوان اولین گام ضروری این جبهه مردمی در مسیر تحقق اهدافش اشاره کرده است.

متن کامل یادداشت به شرح زیر است:

یکشنبه گذشته به تعبیری انتخاباتی ترین روز سال ۹۵ تا بدین جا بود آنهم با انتشار خبری مهم؛ «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» اعلام موجودیت کرد، شاید گفته شود که این جبهه در همان آغاز بکار خود اعلام نمود که اهدافی بزرگتر از انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در اردیبهشت ۹۶ در سر دارد و نباید تشکیل آنرا خبری انتخاباتی و اتفاقی از این جنس دانست.

در مقام پاسخ باید گفت اگرچه آنگونه که عنوان شده برگزاری انتخابات سال آینده، پایان بخش فعالیت های این جبهه مردمی نخواهد بود اما از کنار این نکته هم نمی توان به سادگی عبور کرد که در شرایطی که کمتر از ۵ ماه تا انتخابات باقی است، طبعا هر تشکل و مجموعه ای توفیق در آن را به عنوان خواسته اول خود دنبال کرده و جبهه مردمی هم از این قاعده مستثنی نیست و احتمالا این اقدام را گام نخستین در مسیر تحقق آرمان هایش می داند.

اما چرا گفته شد که این اعلام موجودیت انتخاباتی ترین روز سال را رقم زد؟ دلیل را باید در فضای سیاسی و رسانه ای کشور جستجو کرد. در چند ماه گذشته رسانه های پرشمار اصلاح طلب، تریبون شخصیت های ریز و درشتشان شدند تا بگویند که «حسن روحانی» برنده حتمی انتخابات پیش رو بوده و در این میدان رقیبی ندارد، از سوی دیگر از اردوگاه اصولگرایان هم خبرهای جدی در خصوص برنامه ریزی برای رقابت با روحانی و یا تشکیل سامانه ای برای وحدت به بیرون درز نمی کرد و همین عاملی شد تا پاستورنشینان و حامیان شان با خیالی آسوده، دوران خوش مدیریت شان را تا سال ۱۴۰۰ تمدید شده تصور کنند.

این خوش خیالی و در واقع سرد بودن فضای رقابت های انتخاباتی تا بدانجا کشیده شد که وزارت کشور به عنوان متولی برگزاری انتخابات، ماه ها معاون سیاسی مشخص نداشت و تازه اواخر پائیز بود که حکم چهره ای اصلاح طلب، ۱۵۰ روز مانده به انتخابات برای برعهده گرفتن این سمت حساس صادر شد، پس عجیب نیست که اعلام یکباره تولد جبهه ای مردمی با چهره هایی فراگیر از اقشار مختلف را انتخاباتی ترین خبر سال تاکنون عنوان کرد.

نگاهی گذرا برای ۱۰ نفر هیئت موسس این جبهه و مهمتر از آن، فرآیندی که برای رسیدن به اجماع و انتخاب نامزد نهایی تدوین کرده اند، با کمال خرسندی نشان می دهد که نیروهای انقلابی ما به بلوغ و فهمی جدید از کار تشکیلاتی رسیده‌اند و برای به منصه ظهور رساندن این تشکیلات گویی تغییراتی در سیاست‌ورزی آنها به وجود آمده است.

اگر این جبهه، آنگونه که از اسمش بر می آید موفق شود تصمیم گیری مردمی را جایگزین تحکم حزبی کند، گامی اساسی در راستای شعارهای انقلاب برداشته است. تردیدی نیست که در ۴ دهه گذشته برگ برنده انقلاب در عبور از موانع و سختی ها، تکیه بر مردم و تلاش برای به میدان آوردن حداکثری آنها بوده است.

در باب اینکه این جبهه مردمی برای افتادن بر مدار توفیقات چه کارها باید بکند، حرف و سخن بسیار است و طبعا این مجال اندک، اما اکنون کم اطلاع ترین افراد از اوضاع جامعه هم می دانند که «معیشت» و «اشتغال» اولویت اصلی ایرانیان است و البته بی کفایتی دولتی که روزی پُز ژنرال هایش را می داد، در اهمیت پیدا کردن تفکر و برنامه ریزی برای این اولویت ها هم جایگاه ویژه ای دارد.

به بیان دیگر اگر امروز دغدغه نان برای ایرانیان پررنگ تر از همه ادوار معاصر شده، کلید آنرا باید در تدبیر دولتی جست که «فیش های نجومی» را نه «مایه شرمساری» که «اقدامی قانونی» می داند و دریافت کنندگان آنرا ذخایر انقلاب می خواند. پس عجیب نیست که امروز تقریبا این نگاه در میان تمامی نیروهای انقلابی جریان داشته باشد که فوری ترین راهکار حرکت به سمت حل مشکلات جامعه، از سر راه برداشتن دولتی است که بیش از هزار روز است کشور را به خیال آفتاب تابان برجام، دچار درجا زدن و پس رفت کرده است.

این روزها امیدواری بیشتر شده که بزرگان جریان انقلابی به این درک رسیده اند که برای پایان وضع موجود، باید از خودگذشتگی کنند، تجربه انتخابات ۹۲ پیش روی ماست که چگونه از یک قدمی تکیه بر کرسی موفقیت، به خاطر تک روی و خودرایی، ناکام برگشتیم.

با این تفاسیر بی راه نیست که حرکت اخیر انقلابیون را آغازی برای یک «پایان» نام نهاد. پایان دولتی که اگرچه شعارش تدبیر بود و نمادش کلید، اما آنچه در این سال ها از اعتدالیون دیده شد، همه چیز بود الی تدبیر و کیاست.



دیدگاهها بسته شده است.