رضا خلیل لو/نویسنده کتاب بانکداری جامع
عرصه خبر، بانک ها به صورت شتابزده مشغول برنامهریزی جهت اجرای بانکداری های نوین مثل بانکداری شرکتی ،بانکداری اختصاصی،بانکداری سرمایه گذاری و درنهایت بانکداری جامع هستند و با توجه به جایگاه نظام بانکی در اقتصاد ایران و حجم قابلتوجه آن در نقدینگی کشور، اقدام بدون بسترسازی مناسب نهتنها سبب بهبود نشده ؛ بلکه ریسک عملیاتی را نیز به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد.
این در حالی است که امروزه نظام بانکی دغدغهای مهم به نام مطالبات معوق دارد که در صورت عدم مدیریت صحیح، میتواند عملکرد آن را به نحوی جدی تحتتاثیر قرار دهد. از سویی، تحولات نظام بانکی، با تغییرات مداوم محیطی همراه میشود تغییرات مدیریتی و ساختاری که به طور قطع بر بزرگترین بازار پولی کشور که همان بانکها باشند اثرگذار خواهد بود. این تغییرات چه بسا، به علت اثرگذاری بر تورم و نقدینگی کشور از سویی مطالبات بانکی و از سوی دیگر ریسک عدم تادیه تسهیلات ارائه شده را افزایش میدهد.
از اینرو در جریان تغییرات نظام بانکی، بانکی موفق خواهد بود که ابتدا بسترسازی مناسب را انجام داده و زمینه اطلاعاتی – مطالعاتی خود را تجهیز کند سپس با دیدی همهجانبه و روشن قدم در اجرای مسیر گذارد. بستر لازم برای تحقق این امر، تجهیز بستر اطلاعاتی است. بانکها باید ابتدا دورهای را با نام انقلاب اطلاعات در سیستم خود اجرا کنند به این معنی که یک بانک اطلاعاتی جامع از تمامی حسابها، مشتریان، نوع فعالیت، نوع صنعت، زیر بخش فعالیت تهیه کنند البته قابل ذکر است که اگر یک بانکی زودتر بتواند این گونه بانکداری ها را پیاده سازی کرده و به اجرا درآورد می تواند به اقیانوس آبی که استعاره از حوزه کسب و کارهای دست نخورده است دست یابد و بازار را بگیرد .
اقیانوس آبی در مقابل اقیانوس قرمز قرار دارد که تعداد زیادی از حوزه های کسب و کار توسط رقبا تسخیر شده و یک ابزار نو دیگر به شمار نخواهدآمد و از دیدگاه دیگر می توان آنرا بانک پسرو نامید از سوی دیگر شاید توجیح آن این باشد که اگرچه این امر، سبب می شود که بانک مذکور، در اجرای بانکداری نوین، از سایر بانکها عقبتر باشد، ولی اشتباه رقبا را تکرار نخواهد نمود که این امر با نوآوری ها ،تحریک مشتریان، جذب مشتریان بالقوه ،تغییرات مستمر و پیشگامی منافات دارد. امروزه در بانکها سیستمهای اطلاعاتی زیادی حتی چندین ماخذ برای یک آمار وجود دارد، اما باید تمامی این آمارها در یک ماخذ تجمیع شود همان ماخذی که تصمیمگیری مدیریتی بر مبنای آن خواهد بود. همچنین کوچکترین اطلاعات مشتری بانک از حیث مبلغ ، تاریخ و شرایط کلی مالی و اعتباری باید ثبت شود.
بعد از این مرحله بانکها به راحتی میتوانند، مشتریان خود را بر اساس بانکداری جدید، طبقهبندی کرده و خدمات متناسب با آنها را ارائه کنندنکته بسیار مهم دیگر این است که خدمات و دستورالعملها و بستههای بانکی بسیار سریع از سوی سایر بانکها و موسسات اعتباری مورد تقلید و اجرا قرار میگیرد؛ پس بنابراین اگر در اجرای بانکداریهای جدید، بانکی عقب تر باشد، به راحتی میتواند با بررسی نحوه اجرای سایر بانکها، ایجاد تغییرات متناسب با شرایط خود، خدمت مذکور را راهاندازی کند، اما بستر اطلاعاتی و اینکه یک بانک نداند چه میزان و در کدام صنعت یا زیربخش وارد شده و نتواند بر اساس آن تصمیم بگیرد، دیگر قابلبرداشت از سایر بانکها نیست و بستگی به همان مطالعات اولیه و بستر شناسی خود دارد .
عمده ترین مشکلی که ما در پیاده سازی ها طبق پژوهش های انجام شده من جمله پزوهشی که در مورد پیاده سازی بانکداری شرکتی داشتیم مشکل ساختارهای طویل و غیر قابل انعطلاف می باشد . بانکداری های نوین مشتری محور می باشند و ساختارهای فعلی که ما در آنها زندگی می کنیم وظیفه محوربوده و همگرایی و همسویی در این دو نوع وظیفه محوری و مشتری محوری دیده نمی شود و طبیعی است که همدیگر را برنتابند .کارراهه روشن است گوش فرا دادن به نیاز بازار و تحلیل وتشخیص نیازهای آینده آن و جرح و منقلب کردن ساختارها . شاید سوال این باشد که کدام ساختار به نفع دیگری باید کنار رود. پاسخ روشن است ساختارهای طویل مناسب درخواست های خود و ساختارهای منعطف و تخت متناسب با نیاز های خود می باشند .
در گذشته درخواست ها محدود و سرعت تغییرات بسیار محدود بود و ساختار ها و نیروی انسانی متناسب آن ساختارها براحتی نیاز مخاطبان خود را برآورده می ساختند و اساسا نیاز به تغییرات احساس نمی شد .ولی از زمانی که سازمانها متوجه شدند که تغییر آمده است که بماند و هرروز نیازهای جدیدی در مردم و نوعا در مشتریان ایجاد می شود سعی در وفق دادن خود با محیط برآمدند. که هرچه به سمت جلو پیش می رویم رقبا نیازهای بیشتری را در مشتریان ایجاد و در ادامه آن نیاز ها در قالب خدمات به مشتریان می فروشند .قانون پارکینسون می گوید اگر برای انجام کاریا فرایندی یک هفته وقت لازم باشد و به شما برای انجام دادن همان کار دو هفته وقت بدهند، شما به اندازه ی دو هفته برایش وقت صرف می کنید. یعنی شما کار را در پایان آن دو هفته به اتمام می رسانید آیا این موضوع را سراغ ندارید؟ همچنین در بحث ساختارها توجیحات لازم را به منظور اضافه شدن بخشی به ساختار می آوریم ساختار را بسط و کش می دهیم ولو اینکه اینگونه ساختار برازنده سازمان یادگیرنده یا یاد دهنده و سازمانهای آینده نگر نباشد.
بانک ها با رویکرد بانکداری جامع مجبورند تخصص های جدید یاد بگیرند و مدام بهبود مستمر را بصورت استراتژیک مد نظر داشته باشند .چون بانک ها جدا از بانک های دیگر نیستند و باید سطح اتصال خود را با خدمات بانک های دیگر متناسب کنند مخصوصا سطح خدمات ارایه شده خود را با بانکهای پیشرو را حفظ کنند.۲-رفتار های سازمانی نهادینه شده در طی سالیان متمادی ،که تغییر این نگرش ها انرژی های بسیاری از مدیران طلب خواهد کرد .تغییر ساختارها و رویه ها تنها بخشی از تحول به سمت بانکداری جامع خواهد بود که با جرات می توان گفت که مهمترین بخش تغییر تغییر در نگرش کارکنان است این موضوع اهمیت خارق العاده ای در تغییر دارد.